سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آتشکده عشق


ساعت 2:34 صبح شنبه 84/5/8

نه اینکه مبادا دلت را به من تحمیل کنی

دروازه های این معبد ... بی نشان ... را به رویم نبندی ...

همین و همین

چرا که دریست گوشه من ...

به آوای شفا بخش ... این معبد

که گه و ... بی گاه

مرا به سوی خود می کشاند

عادت کرده است

و اما تو ...

و ... سکوت بی پایانت

نگاهت ... که چه رنگ عظیمی است ... بر دوش من ... همچنان

سکوت ... کردی !!!

و من در انتظار شکستن این سکوت ...

تو را می پیمایم

هی ...! پرنده پر قیچی

تا بام خانه ما ... راهی نیست

چنانچه از بام خانه ما

تا آسمان فاصله  ... قدر یک ستاره است ...

پس بپر دستت را به من بده ... و پرواز کن

 


¤ نویسنده: هدیه

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
2
:: بازدید دیروز ::
8
:: کل بازدیدها ::
2072

:: درباره من ::

آتشکده عشق


:: لینک به وبلاگ ::

آتشکده عشق

:: آرشیو ::

تابستان 1384

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::